- جاده کوبی
- عمل جاده کوب راه صاف کردن
معنی جاده کوبی - جستجوی لغت در جدول جو
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
هموار کردن راه استوار کردن راه، براوضاع مسلط شدن: (فلان خوب را کوبیده)
ماشینی که با آن جاده را میکوبند ناصاف و هموار شود
ماشینی که با آن جاده را می کوبند و هموار می کنند
واکسیناسیون
داخل کردن مایه ضد مرض در بدن بیمار از راه تزریق تزریق مایه (واکسن) ببدن بمنظور پیشگیری یا معالجه ناخوشیها واکسیناسیون
تزریق مایه (واکسن) به بدن به منظور پیشگیری یا معالجه ناخوشی ها، واکسیناسیون
مایۀ ضد بیماری به بدن کسی داخل کردن، تلقیح واکسن، واکسینوتراپی
رخت شوی کازر قصار (رخت شویان هنگام شستن جامه آنرا میکوبند تا چرک آن بدر رود و پاک شود)
کسی که جامه را در وقت شستن می کوبد، رختشوی، گازر، چوبی ستبر که گازران جامه را هنگام شستن با آن می کوبند، کدنگ، کدینه، کوبین
رخت شوی، گازر